اخبار سایت

زمان برای دو فضانورد گرفتارشده در فضا چگونه می‌گذرد؟



تصور اینکه دو فضانورد در فضا به دام افتاده‌اند، ممکن است شبیه به داستان‌های هالیوودی به نظر برسد اما واقعیت این است که اکنون بوچ ویلمور و سونی ویلیامز در فضا گرفتار شده‌اند. این دو که روز پنجم ژوئن (۱۶ خرداد) به فضا اعزام شدند، قرار بود تنها حدود هشت روز در ایستگاه فضایی بمانند اما بازگشت آن‌ها به‌ دلیل بروز مشکل در سیستم محرکه و نشت‌ هلیوم که طی سفر ایجاد شد، تا زمانی نامعلوم به تعویق افتاده است.

به گزارش وب‌سایت کانورسیشن، ناسا و بویینگ ممکن است طی روزهای آینده، ایمن بودن استارلاینر را برای بازگرداندن این فضانوردان به زمین تایید کنند. اگر چنین شود، مدت اقامت آن‌ها در فضا چندان هم طولانی نخواهد شد. اما اگر مقام‌های ناسا و بویینگ به این نتیجه برسند که استارلاینر ایمن و مناسب نیست، این دو فضانورد ممکن است مجبور شوند تا شش ماه دیگر در مدار منتظر بمانند تا فرصتی برای بازگشت پیدا کنند.

این تاخیر پیش‌بینی‌بینی‌نشده و غیرمنتظره دردناک به نظر می‌رسد. به‌راستی این فضانوردان چگونه با چنین انتظار طولانی کنار می‌آیند؟

انتظار کشیدن حتی در بهترین شرایط، هم دشوار است. در شرایط عادی، انتظار کشیدن ممکن است خسته‌کننده و اضطراب‌آور باشد اما در شرایط حاد با خطرات بالا، می‌تواند به نوعی عذاب دائمی تبدیل شود.

یکی از دلایلی که انتظار را سخت می‌کند، تحریف حس گذر زمان است. آخرین باری را به یاد بیاورید که منتظر یک قطار بودید و تاخیر داشت، یا در انتظار دریافت نتایج یک آزمایش یا پیامی از شریک جدید زندگی‌تان بودید. زمان به‌سرعت می‌گذشت یا به‌کندی؟ برای اکثر افراد، زمان انتظار در چنین شرایطی کند می‌گذرد. در نتیجه، تاخیرها و دوره‌های انتظار در این حالت اغلب بسیار طولانی‌تر از واقعیت به نظر می‌رسند.

انتظار حس گذر زمان را برای ما کند می‌کند، زیرا مدت زمانی که درباره زمان فکر می‌کنیم، تغییر می‌کند. در زندگی روزمره، اغلب به زمان توجه نمی‌کنیم. مغز ما ظرفیت محدودی دارد. اگر زمان مهم نباشد، به آن فکر نمی‌کنیم و این کمک می‌کند که زمان سریع‌تر بگذرد.

اما وقتی در حالت انتظار به سر می‌بریم، تمایل ما به دانستن اینکه انتظار کی به پایان می‌رسد، میزان تفکر ما درباره زمان را افزایش می‌دهد. این «مدام به ساعت نگاه کردن» ممکن است سبب شود دقایق و ساعت‌ها به سرعت لاک‌پشت حرکت کنند. استرس، ناراحتی و درد این اثر را تشدید می‌کنند و باعث می‌شوند که انتظار در شرایط دشوار حتی طولانی‌تر به نظر برسد.

 

انتظار حس گذر زمان را برای ما کند می‌کند، چون بر آنچه انجام می‌دهیم و احساسی که داریم، تاثیر می‌گذارد. زندگی روزمره همه ما شلوغ و پر از فعالیت‌ها و تعاملات متنوع است. اما نیاز ناگهانی به انتظار، ممکن است جریان زندگی را متوقف کند و اغلب ما را با بدون کار دیگری رها می‌کند که این به نوبه خود باعث افزایش بی‌حوصلگی و خستگی می‌شود.

در مجموع، می‌توان گفت زمانی که با فعالیت پر شود، سریع‌تر می‌گذرد. همه ما در دوران قرنطینه کووید این را تجربه کرده‌ایم. زمانی که در خانه محبوس بودیم و نمی‌توانستیم دوستانمان را ببینیم و در فعالیت‌های روزمره شرکت کنیم، از دست دادن روال عادی و مشغولیت‌ها سبب شد برای بسیاری از ما زمان به‌کندی بگذرد.

برای فضانوردانی که در ایستگاه فضایی بین‌المللی گرفتار شده‌اند، اگر قرار باشد ماه‌های آینده در فضا بمانند، نگرانی درباره زمان بازگشت، فرصت‌های محدود برای فعالیت‌ و تماس‌های کمتر با دوستان و خانواده ترکیب و باعث می‌شود انتظار برای بازگشت به خانه به‌مراتب طولانی‌تر از شش ماه به نظر برسد.

با این حال، محققانی که با تکیه بر رفتار ساکنان ایستگاه‌های تحقیقاتی قطب جنوب آثار زمان را بر روانشناسی و زیست‌شناسی انسان بررسی می‌کنند، می‌گویند انتظار در محیط‌های سخت با انتظار در زندگی روزمره ممکن است بسیار متفاوت باشد.

یک سال در قطب جنوب

در حالی که شش ماه اقامت در ایستگاه فضایی بین‌المللی ممکن است برای بسیاری از مردم کابوس به نظر برسد، برای دانشمندانی که مدت زمان طولانی را در محیط‌های سخت و ایزوله سپری می‌کنند، غیرمعمول نیست.

سازمان‌هایی که از ایستگاه‌های تحقیقاتی در قطب جنوب استفاده می‌کند، هر سال تیم‌های پژوهشی خود را برای تحقیقات حتی تا مدت ۱۶ ماه به این قاره یخی اعزام می‌کنند. این افراد طی شرایط زمستان قطبی، از ماه مارس تا اکتبر، شش ماه را در تاریکی تقریبا کامل سپری می‌کنند و از ماه مه تا اوت نیز در تاریکی کامل و با دمای تا منفی ۶۰ درجه سانتی‌گراد، سرعت باد ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت و طوفان‌هایی که تقریبا همه فعالیت‌های بیرونی را متوقف می‌کنند، روبرو می‌شوند. افزون بر این، پوشش محدود اینترنت نیز می‌تواند مانع از برقراری ارتباط مداوم با جهان خارج شود.

نویسنده مقاله کانورسیشن می‌نویسد: «ما در طول یک سال گذشته، درباره تاثیر زندگی در قطب جنوب بر تجربه افراد از زمان تحقیقاتی انجام داده‌ایم. هر ماه از اعضای تیم‌ها پرسیده‌ایم که زمان، در مقایسه با قبل از ماموریتشان، چگونه به نظر می‌رسد.»

شاید انتظار داشته باشید که با محبوس بودن در پایگاه و محدودیت تماس با دنیای خارج زمان به کندی بگذرد. با این حال، نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که این همیشه هم درست نیست.

تحلیل تجربیات اعضای تیم‌های مستقر در قطب جنوب نشان داد که مشغول بودن مداوم به کارهای پیچیده مثل پژوهش‌های علمی به آن‌ها کمک می‌کند حس کنند زمان سریع‌تر می‌گذرد. بر مبنای ۸۰ درصد از پاسخ‌های اعضای تیم‌های مستقر در قطب جنوب، زمان در قطب جنوب به‌سرعت می‌گذرد. تنها سه درصد از پاسخ‌ها نشان داد که زمان واقعا به‌کندی می‌گذرد. این گزارش‌ها نیز اغلب مربوط به زمان‌هایی‌ بودند که شب‌ها طولانی بود و کارهای کمی برای انجام دادن وجود داشت.

این تجربیات می‌تواند برای فضانوردانی که در ایستگاه فضایی بین‌المللی گیر افتاده‌اند، نیز امیدوارکننده باشد. این فضانوردان نیز مثل ساکنان یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب جنوب، زندگی شلوغی دارند که در آن به تمرکز و فعالیت‌های ذهنی زیادی نیاز است. این عوامل ممکن است کمک کند زمان برای آن‌ها سریع‌تر بگذرد.

با این حال، یک عامل کلیدی در تحمل انتظار آن‌ها احتمالا توانایی آن‌ها در تحمل «فقدان قطعیت» خواهد بود. بوچ ویلمور و سونی ویلیامز زمانشان را در فضایی معادل با فضای داخلی یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷ خواهند گذراند. اما اطلاعات بهتر در مورد زمان وقوع رویدادها و دلایل تاخیرها می‌تواند به این افراد کمک کند تا انتظار را بهتر تحمل کنند و آثار منفی آن بر سلامت روانشان را کاهش دهند.

این خبر را در ایران وب سازان مرجع وب و فناوری دنبال کنید

این مطلب از سایت ایتنا گردآوری شده است.

منبع: ایتنا

دکمه بازگشت به بالا