اهمیت و تأثیر نوآوری در پژوهش
به گزارش خبرنگار مهر، الهه حسینی عضو هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه الزهرا (س) در تعریف نوآوری در پژوهش در یادداشتی نوشت:
نوآوری در پژوهش (Innovation in research) به معنای توسعه، ایجاد و استفاده از ایدهها، روشها، فرآیندها، مدلها، محصولات یا خدمات جدید یا بهبود یافته است که تغییرات و پیشرفتهای مثبتی را در یک حوزه خاص به همراه دارد. نوآوری شامل تولید و پیاده سازی مفاهیم، توسعه تکنیکها یا راه حلهای نوآورانه است که به بهبود، گسترش یا تحول دانش و روشهای موجود کمک میکند و معمولاً منجر به افزایش کارایی، کارآمدی و توانایی مواجهه با مسائل یا چالشهای پیچیده میشود.
نوآوری در پژوهش نقش کلیدی در پیشبرد دانش، حل مسائل پیچیده و گسترش علوم در جامعه ایفا میکند. رویکردهای نوآورانه باعث پیشرفت و تکامل در حوزههای مختلف علوم است که رشد و توسعه علم را ترویج کرده و مرزهای دانش شناخته شده یا بالقوه را به چالش میکشد. نوآوری باعث بهبود اندیشهورزی و خلاقیت در فرآیند تحقیق میشود. مطالعات مبتنی بر نوآوری که مرزهای جدید را شکسته یا به چالش کشیدن الگوهای موجود میپردازند، ارزشمندند. نوآوری باید منجر به تأثیر قابل مشاهده در حوزههای خاص از تحقیقات شود که ممکن است شامل تأثیر بر جهتهای آینده تحقیقات، الهام بخشی از روشهای جدید، یا کاربردهای عملی بشود که به حل مسائل پیچیده میپردازد. تحقیقاتی که از مرزهای متداول تخصصی عبور کند و همکاری بین زمینههای مختلف را ترویج کند، معمولاً به حل مسائل نوآورانه در پژوهش منجر میشود. نوآوریهایی که به استانداردهای اخلاقی پایبند هستند و در طولانی مدت تأثیرگذار باقی میمانند، حائز اهمیتاند که توانایی جذب حمایتهای مالی را نیز دارند. نوآوری در تحقیقات از طریق تولید بینشها، نظریهها و دیدگاههای جدید باعث پیشبرد و گسترش مرزهای دانش میشود. نوآوری محرک پیشرفت در علم و رقابت پذیری در مقیاس جهانی است. مطالعات نوآورانه با بکارگیری روشها، فناوریها و رویکردهای جدید، میتوانند به بهبود کارایی و کارآمدی بیشتر کمک کنند. نوآوری در تحقیقات این اطمینان را میدهد که جامعه علمی توانایی مواجهه با مسائل و چالشهای نوظهور را دارد.
ارزیابان پژوهش در ارزیابی آثار پژوهشی پژوهشگران هنگام استخدام و ارتقا، اثر و اهمیت نوآوریها در حوزههای مختلف مطالعاتی را ارزیابی میکنند. چند جنبه کلیدی مانند اصالت و ارزش (originality and value)، مشارکت میان رشتهای، اهمیت و کاربرد روش شناسی، کاربردهای عملی، مشارکت علمی (contribution) آن اثر در یک حوزه خاص، ملاحظات اخلاقی، و به اشتراک گذاری دادههای پژوهشی توسط ارزیابان پژوهش مورد ارزیابی قرار میگیرند.
ارزیابی نوآوری برای ارزیابان پژوهش بسیار کار دشواری است. چون سنجش نوآوری نیاز به ارزیابی متخصص موضوعی آن حوزه دارد و کاملاً مبتنی بر بافت موضوعی (context-based) است. در سنجش نوآوری در یک حوزه موضوعی چه ارزیابان چه داوران این نکته را در نظر میگیرند که این پژوهش چقدر توانسته است مشارکت (contribution) در آن حوزه موضوعی داشته باشد، چه دلالتهای (implication) سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فناورانه دارد و چگونه با دلالتهای تئوری و عملی بر مرزهای دانش آن حوزه اثر میگذارد.
اشتراک گذاری دادههای پژوهشهای نوآورانه با رویکرد دسترسی آزاد و با اتکا به اصول دادهای فیر (FAIR Data Principle)، سرعت نوآوری علم را افزایش میدهد و به تحقیقات شفاف و قابل تکرار(reproducibility) کمک میکند. منظور از اصول دادهای فیر، به اشتراک گذاری دادههای پژوهشی در مخازن معتبری مانند زنودو (Zenodo) و فیگ شیر (Figshare) است که به قابلیت یافتن (Findable) ، دسترس پذیری (Accessible)، میان کنش پذیری (interoperable)، و استفاده مجدد دادهها (reusable) کمک کند.
نوآوری اغلب در تلاقی حوزههای مختلف علم محقق میشود. همکاریهای بین رشتهای این بستر را تقویت میکنند و راهکارهای نوآورانه کاربردی تر و خلاقانه تری ارائه میگردد و دیپلماسی علمی نیز پررنگتر میشود.
پژوهشهای نوآورانه، محققان مبتدی را به تقویت رویکردها در بافت میان رشتهای و تفکرات انتقادی سوق میدهد که گرایش-های جدید پژوهشی (Trends) را جدی تر بگیرند و حرکت روی مرزهای دانش را با تمرکز و رویکردهای خلاقانه دنبال کنند. این امکان را به این دسته از محققان میدهد تا به یک درک جامعتر از ارتباطات دانش دست پیدا کنند و به آنها اجازه میدهد که به طور انعطافپذیر و خلاقانه در این مسیر حرکت کنند.
متأسفانه پژوهشها و تولیدات علمی ایران از وضعیت مطلوب نوآورانه برخوردار نیستند و نوآوری فقط در چند حوزه موضوعی محصول محور است که نوآوری آنها قابل مشاهده است. برای حل مسائل علمی کوچک و بزرگ در کشور به رویکردهای نوآورانه نیاز داریم تا ضمن پیشبرد دانش و تقویت بافتهای میان رشتهای، به درک عمیقتری از پدیدههای علمی برسیم تا تأثیرپذیری جهانی را بهبود ببخشیم.
بر اساس گزارش و آمارهای مؤسسه سایمگو (https://www.scimagoir.com/) بر اساس رتبه بندی دانشگاهها بر طبق رتبه نوآوری ( innovation rank) در سال ۲۰۲۳، از بین ۴۲۰۰ دانشگاه بررسی شده در سراسر دنیا در تمام حوزههای موضوعی، ۴ دانشگاه از چین در رتبه ۱ تا ۵ هستند. دانشگاه چینهوا (Tsinghua University ) در رتبه اول و بخش علوم سلامت و فناوری هاروراد- ام. آی. تی. (Harvard-MIT Division of Health Sciences and Technology ) در رتبه دوم قرار دارد. ۱۲۶ دانشگاه ایرانی در این لیست به چشم میخورد که دانشگاههای صنعتی مالک اشتر (رتبه ۹۸۶)، دانشگاه علم و فرهنگ (رتبه ۱۰۵۱)، دانشگاه صنعتی شریف (رتبه ۱۱۲۸)، دانشگاه علوم پزشکی زنجان (رتبه ۱۱۸۶)، و دانشگاه صنعتی نفت (رتبه ۱۲۱۰)، ۵ دانشگاه ایرانی دارای رتبه بالاتر در این لیست هستند.
در بین دانشگاههای منطقه (۵۳۱ دانشگاه)، دانشگاه علم و صنعت ملک عبدالله از عربستان (King Abdullah University of Science and Technology ) در صدر جدول قرار دارد. از بین دانشگاههای ایرانی (۱۲۶ دانشگاه ذکرشده)، دانشگاه صنعتی مالک اشتر (رتبه ۲۱)، دانشگاه علم و فرهنگ (رتبه ۲۳)، دانشگاه صنعتی شریف (رتبه ۲۵)، دانشگاه علوم پزشکی زنجان (رتبه ۲۹)، و دانشگاه صنعتی نفت (رتبه ۳۲) را داراست.
رتبه بندی نوآوری در گزارشات مؤسسه سایمگو بر اساس فاکتورهایی مانند دانش نوآورانه، تأثیر فناورانه، و پروانههای ثبت اختراع محاسبه میشود.
توسعه و تقویت رویکردها و مطالعات نوآورانه در این حوزهها بسیار ضروری است. این حوزهها معمولاً با مسائل پیچیده و چندوجهی مرتبط با رفتار انسانی، فرهنگ، جامعه، و نهادها سر و کار دارند. نوآوری به پژوهشگران این حوزهها این امکان را میدهد که دیدگاهها، روشها و راهبردهای جدیدی را برای حل این چالشهای پیچیده توسعه دهند که به درک عمیقتری از پدیدههای اجتماعی منجر شود. مطالعات نوآورانه علوم انسانی با رویکردهای بینرشتهای میتوانند پژوهشهای این حوزه را با ترکیب نگرشهای مختلف غنیتر کنند. این تداخل ایدهها میتواند به درکهای جامعهشناختی پیچیدهتر و دقیقتری منجر شود. به عنوان مثال، ادغام تحلیل دادههای پیشرفته، علوم اجتماعی محاسباتی (computational social science)، فناوریهای دیجیتالی، ارتباطات، رسانهها، و رویکردهای بینرشتهای میتواند راههای جدیدی را برای کاوش و تحلیل باز کند.
ابزارهای هوش مصنوعی مبتنی بر مدلهای بزرگ زبانی (LLM) مانند چت جی پی تی (ChatGPT) کار تولید محتوا را بسیار آسان کردهاند و نوآوری را تحتالشعاع قرار دادهاند. اما آنچه که همچنان مهم تلقی میشود نوآوری در ایدهها و اندیشههاست. یعنی ما در این عصر به بازتعریفی از نوآوری در پژوهش نیاز داریم که متمرکز بر جدید بودن ایدهها در پیشبرد و توسعه مرزهای ناشناخته علم باشد. ایدههایی که متمرکز بر پیش بینی ترندها، الگوها، یا پتانسیلهایی باشد که الگوریتمهای هوش مصنوعی آنها را پیش بینی می-کنند که ممکن است به راحتی و فوراً برای انسانیها آشکار نباشد. همچنین از این ابزارها میتوان برای ایده پردازی و طوفانهای فکری (brainstorming)بهره برد تا با رویکردی انتقادی همچون یک عامل انسانی، ایدههای یک محقق را از ابعاد مختلف واکاوی کند و به اندیشهورزی عمیقتر کمک نماید که منجر به خلق ایدههای ارزشمند در حوزههای علمی مختلف شود.
راهکارهایی مانند تشکیل انجمنهای نوآوری، تسهیل همکاری صنعت جامعه دانشگاه، تخصیص بودجه ویژه برای مطالعات نوآورانه، آموزش مبتنی بر تقویت تفکر خلاقانه و انتقادی، تأسیس مراکز نوآوری و شکوفایی، و تقویت همکاریهای بینالمللی و میان رشتهای برای توسعه و گسترش مطالعات نوآورانه پیشنهاد میشود. مؤسسات و پژوهشگران میتوانند به واسطه آنها محیطی را ایجاد کنند که نوآوری را ترویج کرده و در نهایت تسهیل کننده پیشرفت دانش در جامعه باشد.
این خبر را در ایران وب سازان مرجع وب و فناوری دنبال کنید
منبع:مهر