«VOD»ها از کجا پول درمیآورند؟
پلتفرمهای ویاودی کشورمان عموما از نوع SVOD (اشتراکی) هستند و منبع عمده درآمدی آنها، دریافت حق اشتراک از کاربران است. با این حال همگی از تسهیم ترافیک نیز سود میبرند و برندهای اصلی مثل فیلیمو، نماوا، فیلمنت و حتی برندهای فرعیتر مثل فیلمناب از پخش محدود آگهی هم برخوردارند.
در این میان روبیکا یک استثناست که منبع اصلی درآمد خود را تسهیم ترافیک قرار داده و نه از کاربران اشتراک میگیرد و نه آگهی چندانی برایشان نمایش میدهد. در گزارش پیشرو به بررسی شیوههای درآمدزایی در VODها پرداختیم و به صورت موردی یکی از پلتفرمهای رایگان را بررسی کردیم که آیا میتوان در شبکه نمایش خانگی، بدون هیچ درآمدی به مخاطبان محتوای رایگان عرضه کرد؟
پلتفرمهای اصلی فیلم و سریال
سرویسهای ویدئوی مبتنیبر درخواست (VOD) در دنیا پلنهای مختلفی برای درآمدزایی دارند و با همین معیار، از نظر ماهیت به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. به علت آنکه در کشور ما صنعت ویاودی با فیلیمو، فیلمنت و نماوا آغاز به کار کرد، مخاطبان پیش از انواع دیگر، با پلتفرمهای ویاودی اشتراکی (SVOD) آشنا شدند که مطابق معمولترین شیوه درآمدزایی، از کاربران خود هزینه اشتراک اخذ میکنند و به آنها دسترسی فراوانی به محصولات میدهد. در میان سرویسهای بینالمللی، از این دسته میتوان به نمونههای نامآشنایی مثل نتفلیکس، اپل تیوی پلاس، آمازون پرایم ویدئو، مکس (اچبیاو مکس سابق) و… اشاره کرد.
سرویسهای رایگان در جهان
در کنار دسته اصلی پلتفرمها که شاخصترین برندها را شامل میشود، دستهای دیگر از برندها با نامهایی کمترشنیدهشده در ایران وجود دارد که دسته پلتفرمهای ویاودی با آگهی (AVOD)را تشکیل میدهند. ازجمله مشهورترین این موارد میتوان به آمازون فریوی اشاره کرد که به شرکت بزرگ آمازون تعلق دارد، اما به خلاف آمازون پرایم ویدئو (پلتفرم اصلی و مشهورتر این شرکت) محتوا را رایگان عرضه میکند.
سرویس آمازون فریوی که بخش محدودی از ویاودی اصلی اشتراکی آمازون را نیز منتشر میکند، تولید محتوای اختصاصی هم دارد و ازجمله شاخصترین برندهای انحصاری آن میتوان به سریال کارآگاهی «بوش: میراث» اشاره کرد که دنبالهای بر سریال «بوش» محصول آمازون پرایمویدئو است و در ایران نیز طرفداران قابل توجهی دارد. مشهورتر از آمازون فریوی اما، پلتفرم هولو است که تا شهریور 1395 محتوای خود را رایگان عرضه میکرد اما از آن زمان به بعد اشتراکی شد.
اینگونه پلتفرمها البته فراوانند. مثلا شرکت فیلمسازی پارامونت که پلتفرم اشتراکی پارامونتپلاس را به شکل جدید خود دو سال پیش راهاندازی کرد، سرویس رایگان پلوتو تیوی را با 10 سال سابقه نیز در اختیار دارد.
سیاستهای رایج عرضه رایگان محتوا
یکی از نکات قابل توجه درباره پلتفرمهای رایگان در جهان، آن است که این دسته سرویسها عموما خدمات ضعیفتری نسبت به سرویسهای اشتراکی ارائه میکنند. مثلا کاربر پلتفرم رایگان پلوتو تیوی امکان جلو زدن ویدئو را ندارد! این پلتفرم البته بسیاری از محصولات شاخص دنیای سینما و تلویزیون را عرضه میکند، اما بسیار بهندرت بتوان محصولات شاخص و جدید را در آن یافت.
یعنی هر اثر پرمخاطب و تماشاگرپسند پلتفرمهای اشتراکی معمولا در صورتی با انعقاد قرارداد، به پلتفرم رایگان میرسد که چندین سال از عرضه آن گذشته باشد و شمار مخاطبان آن بسیار کمتر از گذشته باشد. جالب است بدانید محصولات عرضهشده در پلتفرمهای رایگان بهطور معمول در حال تغییر و تحول دائمیاند؛ یعنی بسیاری از فیلمها و سریالها برای مدت محدودی در سرویس رایگان عرضه میشوند و مخاطب بنا به برنامه انتشار محصولات هر پلتفرم که ماهانه در سایتهای مختلف منتشر میشود، میتواند دریابد کدام محصولات چه زمانی در سرویس مذکور در دسترس خواهد بود.
بسیاری از این محصولات نیز آثاریاند که در ردهبندی معمول فیلمها و سریالها، درجه 3 یا 4 ردهبندی میشوند و از کاربران آیامدیبی، نمره پایینتر از 6 گرفتهاند. بهطور مثال بررسی اجمالی خروجی دو پلتفرم متعلق به شرکت آمازون نشان میدهد کیفیت و جذابیت محصولات پلتفرم رایگان آمازون فریوی را بههیچوجه نمیتوان با محصولات سرویس اشتراکی آمازون پرایمویدئو مقایسه کرد.
از سوی دیگر صاحبان شرکتها معمولا تلاش دارند تا کاربران خود را به تهیه اشتراک سرویس اصلی خود ترغیب کنند. مثلا همین پلتفرم آمازون پرایمویدئو امکان ورود دارندگان اکانت رایگان آمازون فریوی را به پلتفرم فراهم کرده اما دارندگان این حساب تنها امکان تماشای آن دسته از محصولات پرایم ویدئو را دارند که در فریوی هم وجود دارد و برای تماشای بقیه محصولات که اصطلاحا «پرمیوم» هستند، باید اشتراک سرویس اصلی آمازون را تهیه کنند.
تفاوت مهم تبلیغات و اشتراک
سیاستهای ذکرشده در بند قبل، البته برای همه پلتفرمها به یک شکل نیست و بنا بر ایدههای صاحبان سرویس، به اشکال مختلف تنظیم میشود. روشن است که علت اجرای این گونه سیاستهای محدودکننده برای کاربرانی که حق اشتراک نمیپردازند، درآمدزایی بیشتر «اشتراک» نسبت به «تبلیغات» است؛ چراکه اگر اینطور نبود، سرویسهای رایگان میتوانستند محصولات شاخصتر، جذابتر و پرهزینهتر و پرستارهتری تدارک ببینند و نیازی به ترغیب کاربران به خریداری اشتراک نداشتند.
در عین حال باید توجه داشت در صنعت بینالمللی فیلم و سریال اینترنتی، تمام سرویسهای ویاودی در همین دو دسته نمیگنجند و مدلهای مختلف دیگری نیز از درآمدزایی وجود دارد که موضوع این گزارش نیست و ما اینجا بیشتر با سرویسهای رایگان سروکار داریم.
بررسی موردی یک پلتفرم رایگان
از اوایل 1402 صنعت ویاودی کشورمان در کنار پلتفرمهایی با هزینه اشتراک ماهانه حدود 100 تا 200 هزار تومانی، میزبان سرویس تازهای با عنوان «تماشاخونه» شد که برای نخستین بار میان پلتفرمهای دارای سریالهای اختصاصی، از کاربران هزینه اشتراک اخذ نمیکند. مخاطبان البته تجربه استفاده از پلتفرم رایگان را پیش از این با تلوبیون پلاس داشتند، اما آن مورد برای انتشار سریال اختصاصی طراحی نشده بود و تماشاخونه قرار بود برای نخستین بار سریالهای اختصاصی را در پلتفرمی با اشتراک رایگان عرضه کند. از همان روز اولی که این سرویس در دسترس کاربران قرار گرفت، بحثها درباره مدل درآمدزایی آن و امکانسنجی ادامه عرضه رایگان محتوای آن بالا گرفت و هنوز هم وجود دارد. به صورت موردی شیوه عرضه در این پلتفرم را بررسی کردیم تا به این سوال پاسخ دهیم که شیوههای درآمدزایی در شبکه نمایش خانگی چگونه است.
سریالهای بیخواهان در تماشاخونه
تماشاخونه بهعنوان اولین پلتفرم بیاشتراک دارای محتوای اختصاصی، از آغاز به کار در اوایل امسال با آثاری پا به میدان گذاشت که گفته میشد برای مدتها روی دست سازندگان مانده و خریداری میان پلتفرمها ندارد. سریال «آمستردام» ساخته مسعود قراگزلو نخستین محصول اختصاصی تماشاخونه بود که از قضا با فرجام عجیبی مواجه شد. این سریال مردادماه به قسمت پایانی رسید اما قسمت پایانی آن ماند و هنوز منتشر نشده است! تماشاخونه سپس انتشار «پدر گواردیولا» اثر سعید نعمتالله را شروع کرد که آن هم با واکنشهای منفی فراوانی مواجه شد و اگرچه هم پربینندهتر و هم راضیکنندهتر از آمستردام بود، اما باز هم بسیاری را ناامید کرد.
«هفت» به کارگردانی کیارش اسدیزاده که سومین سریال اختصاصی تماشاخونه محسوب میشود و چهار هفته است که منتشر میشود، بالأخره توانست واکنشهای مثبت قابل توجهی را برانگیزد و اگر با همین روال ادامه یابد و به پایان برسد، میتواند اولین سریال موفق این سرویس باشد. نکته قابل توجه آنکه تماشاخونه تا پیش از چهار هفته اخیر، هیچگاه دو سریال همزمان نداشت و حالا برای اولین بار این اتفاق در خروجی آن رخ داده است. این در حالی است که فیلیمو، نماوا و فیلمنت سه شرکت اصلی نمایش خانگی مدتهاست که حداقل دو سریال در حال انتشار دارند و تماشاخونه به تازگی به این جمع پیوسته است. حال ببینیم این پلتفرم تازه و البته رایگان، چطور درآمد کسب میکند؟
تسهیم ترافیک بین پلتفرم و ISP
نکته مهم درباره درآمدزایی سرویسهای ویاودی که برخی کاربران ممکن است درباره آن اطلاع نداشته باشند، تسهیم هزینه ترافیک کاربر اینترنت بین پلتفرم دارنده محتوا و شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنتی است. یعنی از هزینهای که کاربران اینترنت بابت ترافیک میپردازند و با استفاده از آن ویدئو تماشا میکنند، سهمی به پلتفرم میرسد که با ارائه محتوای جذاب و مخاطبپسند، کاربر را به تماشای ویدئو و مصرف حجم اینترنت، ترغیب کرده است.
حال طبیعی است که شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنت (ISP) به سرویسهای ویاودی علاقه نشان دهند و بر همین اساس در ایران و خارج از ایران، این شرکتها با پلتفرمهای ویاودی قرارداد ببندند، سهام آنها را بخرند یا حتی ویاودی تاسیس کنند؛ چراکه در این صورت همه هزینههای کاربر برای خریداری ترافیک اینترنت، به یک شرکت تعلق مییابد که از طرفی مالک محتواست و از طرفی خودش محتوا را به دست کاربر میرساند؛ چه بابت اشتراک پلتفرم هزینه بگیرد و چه نگیرد. بنابراین شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی که تملک ویاودی را نیز در اختیار دارند، در این بازار سود بیشتری میبرند.
کدام پلتفرمها متعلق به ISPهستند؟
تماشاخونه، نیز توسط شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنتی آسیاتک تاسیس شده و البته این کار پیش از تماشاخونه نیز رواج داشت، چراکه شرکت شاتل نیز تملک نماوا را در اختیار دارد. همراه اول و ایرانسل هم در پلتفرم روبیکا سهامدارند و البته ایرانسل، پلتفرم لنز را نیز راهاندازی کرده است. فیلیمو هم قراردادی با ایرانسل دارد که به مشترکان این اپراتور اجازه میدهد بدون خریداری اشتراک پلتفرم، به صورت رایگان (البته با ترافیک تمامبها) از محتوای آن استفاده کنند.
فیلیمو هزینه اشتراک را از طریق ترافیکی که به ایرانسل میفروشد، جبران میکند. در خارج از ایران نیز اوضاع به همین منوال است. مثلا شرکت مخابراتی بزرگ کامکست از طریق شرکتهای زیرمجموعه خود بخشهای بزرگی از سهام پلتفرمهایی مثل پیکاک، وودو و اسکایشوتایم را در اختیار دارد. شرکت AT&T که بهعنوان بزرگترین شرکت مخابراتی جهان شناخته میشود، تا حدود یک سال پیش از طریق مالکیت شرکت وارنر، پلتفرم اچبیاو مکس را در اختیار داشت و سال گذشته نیز دو سرویسدهنده بزرگ مخابراتی کامکست و چارتر، در مالکیت پلتفرم رایگان زومو شراکت کردند.
درآمد تماشاخونه از ترافیک
پلتفرم تماشاخونه، سه راهکار عمده درآمدزایی دارد که تسهیم درآمد حاصل از مصرف ترافیک اینترنتی، یکی از آنهاست. براساس شنیدههای خبرنگار «فرهیختگان»، شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی با نسبتهای متفاوتی این درآمد را تقسیم میکنند که بسته به عوامل مختلفی ازجمله کیفیت محتوا، میتواند بین 60 تا 90 درصد برای دارنده محتوا متغیر باشد و باقی این درآمد از آن ISP خواهد بود. مثلا همراه اول به ازای هر گیگابایت مصرف اینترنت توسط کاربر از هر پلتفرم، حدود 1100 تومان به صاحب پلتفرم پرداخت میکند اما این رقم برای بقیه شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی حدود 1400 تومان است.
به روشنی نمیشود فهمید هر گیگابایت معادل چقدر تماشای محصول است؛ چراکه هر کاربر میتواند کیفیت نمایش اثر را انتخاب کند اما بهطور کلی با هر گیگابایت داده، میشود حدودا بین 105 تا 160 دقیقه محتوا را با وضوح p 720 (محبوبترین کیفیت) تماشا کرد که معادل حدود سه تا چهار قسمت سریال است. پس اگر درآمد هر گیگابایت داده را برای پلتفرم به صورت میانگین 1250 تومان و محتوای قابل تماشا با آن را میانگین حدود 3.5 قسمت در نظر بگیریم، پس تماشای هر قسمت سریال توسط هر یک کاربر برای پلتفرم، حدود 357 تومان درآمد حاصل از تسهیم ترافیک اینترنت دارد.
بدیهی است که این ارقام به شکل تقریبی محاسبه شده و میتواند خطا داشته باشد. البته باید توجه داشت برای مشترکان شرکت ارائهدهنده اینترنت آسیاتک که فراوانند و گفته میشود حدود یکسوم کل مشترکان اینترنت ثابت کشور را تشکیل میدهند، درآمد تماشاخونه (آسیاتک) بیش از این حرفهاست، چون سهم ISP نیز در اختیار خودش قرار میگیرد.
درآمد آگهی تبلیغاتی برای پلتفرم
تماشاخونه البته دو راهکار درآمدزایی عمده دیگر نیز دارد. یکی فروش آگهی ابتدا، میان و پایان محصول و دوم فروش محصولات خود از طریق روبیکا. طبق آنچه در وبسایت رایمون مدیا، دیگر شرکت زیرمجموعه آسیاتک منتشر شده، محتوای این پلتفرم به سه شکل آگهی تبلیغاتی پخش میکند که مثلا تبلیغات برندمحور 10 ثانیهای در ابتدا یا انتهای سریال، به ازای هر بازدید 400 تومان برای آگهیدهنده آب میخورد. یعنی تا اینجا تماشاخونه به ازای هر بازدید از سریالش، دو بار مبلغ 400 تومان (برای آگهی ابتدا و انتها) و یک بار هم مبلغ 357 تومان برای ترافیک برداشت کرده که مجموعا 1157 تومان میشود.
با توجه به آمار 650 هزار نفری تماشاگران قسمت آخر سریال «زخم کاری: بازگشت»، اگر حدود 200 هزار تا 500 هزار نفر هر قسمت از سریالهای تماشاخونه را بر بستر این پلتفرم تماشا کنند، به ازای هر قسمت سریال چیزی بین 230 تا 580 میلیون تومان دست این پلتفرم را میگیرد. البته با توجه به اینکه هیچگونه آماری از میزان کاربران پلتفرم تماشاخونه و تماشاگران سریالهای آن در دسترس نیست، این ارقام احتمالا خطای بالایی داشته باشد اما این حسن را دارد که نشان میدهد نمیتوان فقط با درآمد حاصل از تسهیم ترافیک و دونوبت آگهی در ابتدا و انتهای اثر، سریال اختصاصی ساخت؛ چراکه گفته میشود ساخت هر قسمت سریال نمایش خانگی در کمترین حالت دو میلیارد تومان هزینه دارد. به همین دلیل تماشاخونه نیازمند پلنهای تبلیغاتی دیگر هم هست که البته تعرفههای اعلامشده آن به ازای تکبازدید نیست.
این پلتفرم برای تیزر 15 ثانیهای در ابتدا یا انتهای یک سریال مشخص اختصاصی نیز از آگهیدهنده 750 میلیون تومان اخذ میکند. این رقم البته برای آگهی میانه سریال اختصاصی، 500 میلیون تومان است. زیرنویس و حک لوگو در بالای تصویر نیز نوعی دیگر از تبلیغات رایج در این پلتفرم به شمار میرود.
تماشاخونه از طریق روبیکا
آخرین راه درآمدزایی عمده تماشاخونه، نمایش محصولات این پلتفرم از طریق پلتفرم روبیکاست. روبیکا به علل مختلف، طیفی از مخاطبان را نمایندگی میکند که عموما از سرویسهای ویاودی رایج کشور استفاده نمیکنند و به همین دلیل اغلب احتمالا بدون استفاده از این پلتفرم، مخاطب سریالهای خانگی نیز نخواهند بود. این پلتفرم از طریق انعقاد قرارداد با بعضی ویاودیهای داخلی مثل نماوا، فیلمنت و تماشاخونه، محصولات آنها را به صورت رایگان برای کاربران فراوان خود که به شکل رسمی، 30 میلیون نفر عنوان شده، پخش میکند. از این طریق سهمی به دارنده محتوا و سهمی به صاحبان پلتفرم که دو اپراتور بزرگ تلفن همراهاند، میرسد. با این حال میزان درآمدزایی تماشاخونه از مسیر روبیکا مشخص نیست و ممکن است بنا به هر محصول، متفاوت باشد.
امیدوار به برادر بزرگ
با توجه به همه آنچه در این گزارش آمد، اگرچه نمیشود ارقام دقیقی از میزان درآمد تماشاخونه طی 7 ماه گذشته از دور جدید فعالیت آن به دست آورد اما میشود شمایی کلی از مدل درآمدزایی بازیگر جدید عرصه ویاودی ایران و اولین نمونه از سرویسهای مبتنیبر تبلیغات دریافت. تماشاخونه حتی اگر همچنان از رقبای قدیمیتر این صنعت فاصله داشته باشد، به پشتوانه شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنتی آسیاتک، حداقل تا 4-5 سال آینده بهراحتی میتواند در بازار ویاودی دوام بیاورد تا برنامههای بلندمدت مدیریت آن به سرانجام برسد اما در همین مدت نیز میشود با بررسی حجم تولیدات، میزان جذب ستارههای پرطمطراق و گرانقیمت، پروداکشن طراحیشده برای آثار تولیدی، شمار محصولات اختصاصی و مواردی از این دست، ارزیابی کیفی نسبت به میزان موفقیت ایده نخستین AVOD ایران داشت. درحالیکه هنوز اولین تولیدات اختصاصی این پلتفرم به خروجی نرسیده و فعلا از داشتههای منتشرنشده نمایش خانگی در سالهای قبل استفاده کرده، بهراحتی نمیتوان درباره میزان موفقیت این مدل درآمدزایی سخن گفت. باید منتظر ماند و دید در ماههای آینده، اولین تولیدات این پلتفرم، چه شمایلی خواهند داشت.
منبع: فرهیختگان
این مطلب از سایت ایتنا گردآوری شده است.
منبع: ایتنا